آناء

در سرزمین نجوا و کلمه

آناء

در سرزمین نجوا و کلمه

سلام خوش آمدید

از من به تو.

جمعه, ۹ ارديبهشت ۱۴۰۱، ۰۷:۵۰ ب.ظ

از غم به آغوش تو، از غربت به وطنت، از سرگردانی به حلقه‌ی وفایت، از آشفتگی به پیچش زلف‌های پریشانت، از خستگی به گوشه‌ی حریمت، از اضطرار به زمزمه‌ی نامت، از اشک به چشمه‌ی لایزال حیاتت، از مچاله شدن قلب‌م به سفیدیِ سینه‌ی گلگونت، از آه‌های کشیده‌ام به سربلندی سرت،  از دنیا به جغرافیای ابدی حضورت، پناه می‌آورم... دریاب‌م.

  • ۰۱/۰۲/۰۹
  • کادح

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
آناء

آناء، لحظه‌ی متولد شدن من است. کرانه‌‌ای‌ست که جستجو می‌کنم، راهی‌ست که قدم زدن در آن را دوست دارم، هنگامه‌‌ای‌ست که آن را نفس می‌کشم و شاید دمی‌ باشد که روح از تنم خارج می‌شود.