آناء

در سرزمین نجوا و کلمه

آناء

در سرزمین نجوا و کلمه

سلام خوش آمدید

نیازمندی‌ها: یک گلدان کوچکِ سفید.

چهارشنبه, ۲۷ مهر ۱۴۰۱، ۱۱:۲۱ ب.ظ

‌کادح، کاش یک گلدان کوچک سفید به من هدیه می‌دادی و می‌گفتی: ‌«درونش، قلبت را بکار و هر روز به آن آب بده، برای رشد بهترش با آن حرف بزن، در معرض نورِ تازه متولد شده‌ی خورشید باشد و...» آنگاه من قلبم را درون آن گلدان می‌کاشتم و در هنگامه‌ی طلوعِ به تماشای اولین جوانه‌های سبزش می‌نشستم و ذوق می‌کردم. من به یک غلیان جدید در قلبم نیاز دارم. می‌خواهم قلبم با شوق در خاک ریشه بدواند...

  • ۰۱/۰۷/۲۷
  • کادح

نظرات (۱)

سلام. سلام.سلام

میگم چه طوره خودتان بکاردیش،اونم توی گلدان سپید؟!😊

پاسخ:
سلام؛ ممنونم پیشنهاد خوبیه؛ ولی می‌دونید هدیه گرفتن و هدیه دادن خیلی قشنگ‌ترش می‌کنه:)

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
آناء

آناء، لحظه‌ی متولد شدن من است. کرانه‌‌ای‌ست که جستجو می‌کنم، راهی‌ست که قدم زدن در آن را دوست دارم، هنگامه‌‌ای‌ست که آن را نفس می‌کشم و شاید دمی‌ باشد که روح از تنم خارج می‌شود.