آناء

در سرزمین نجوا و کلمه

آناء

در سرزمین نجوا و کلمه

سلام خوش آمدید

يكشنبه, ۱۷ ارديبهشت ۱۴۰۲، ۱۲:۴۳ ق.ظ

نبودنت توی اتمسفر حیآتم، مثل گم‌شدن لابه‌لای ازدحام زائرها توی شب آرزوهای حرم برام گریه داره. 

 دو هزارساله گریه داره. لباس گرم پوشیدن من توی بهار، وسط اردیبهشت، مثل  خنده‌ داره. 

  • ۰۲/۰۲/۱۷
  • کادح

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
آناء

آناء، لحظه‌ی متولد شدن من است. کرانه‌‌ای‌ست که جستجو می‌کنم، راهی‌ست که قدم زدن در آن را دوست دارم، هنگامه‌‌ای‌ست که آن را نفس می‌کشم و شاید دمی‌ باشد که روح از تنم خارج می‌شود.