آناء

در سرزمین نجوا و کلمه

آناء

در سرزمین نجوا و کلمه

سلام خوش آمدید

فراتر از خیال.

دوشنبه, ۵ تیر ۱۴۰۲، ۱۰:۵۸ ب.ظ

تا حالا شده بابت چیزی که تا به‌حال آرزو نکردید، غصه بخورید؟ غم‌گینم که قدم زدن توی سرزمین منا و عرفات، پوشیدن لباس احرام و.. جزء مهم‌ترین آرزو‌هام نبون تا حالا. غم‌گینم که سعی صفا و مروه جزء آمال حیآتی‌م نبوده. غم‌گینم که «بیت عتیق»رو اونقدر برای خودم دور و دور دور دیده‌م که به خودم اجازه ندادم، آرزوش کنم. غم‌گینم که بعضی از آرزوهامو اینقدر دور تصور میکنم. درصورتیکه اگه خدا اراده کنه، اون آرزو قابل لمسه. قابل دیدنه. قابل نفس کشیدنه. کاش به دور بودن رؤیاهام فکر نکنم. کاش رؤیاهام بالاخره یک روز لباس واقعی تن کنن و من بتونم جایی فراتر از خیال، باهاشون ملاقات کنم.

  • ۰۲/۰۴/۰۵
  • کادح

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
آناء

آناء، لحظه‌ی متولد شدن من است. کرانه‌‌ای‌ست که جستجو می‌کنم، راهی‌ست که قدم زدن در آن را دوست دارم، هنگامه‌‌ای‌ست که آن را نفس می‌کشم و شاید دمی‌ باشد که روح از تنم خارج می‌شود.