آناء

در سرزمین نجوا و کلمه

آناء

در سرزمین نجوا و کلمه

سلام خوش آمدید

پناه آخر.

چهارشنبه, ۲۵ مرداد ۱۴۰۲، ۰۷:۰۷ ب.ظ

ای آخرین پناه، زیباترین رؤیا، محبوب‌ترین تمنا، شکوهمندترین نگاه و ای تنها دارایی من در عالم وجود! معلق میان آسمان و زمین ایستاده‌ام. گم گشته در خاطرات، پنهان شده در قطرات اشک، دل‌بریده از تعلقات، خسته از دور فلک، ساکن شده در غمی ابدی تا لحظه‌ی تقارن روحم با تو، مشتاق به رسیدنت؛ معدوم در گذر بی‌رحمانه‌ی زمان، مجنون در شربی مدام، بی‌دل و محزون؛ نام تو را زمزمه می‌کنم... 

  • ۰۲/۰۵/۲۵
  • کادح

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
آناء

آناء، لحظه‌ی متولد شدن من است. کرانه‌‌ای‌ست که جستجو می‌کنم، راهی‌ست که قدم زدن در آن را دوست دارم، هنگامه‌‌ای‌ست که آن را نفس می‌کشم و شاید دمی‌ باشد که روح از تنم خارج می‌شود.