در انتظار دو لیوان چای.
جمعه, ۷ دی ۱۴۰۳، ۱۰:۴۵ ق.ظ
پر از کلمهام. دربارهی تمام احوالاتی که تجربه میکنم. دربارهی غم، شادی، استیصال، نگرانی، آشفتگی، سرگردانی، محبت... ساعتها حرف زدن دلم میخواهد. دربارهی خودم، دربارهی آدمهایی که دوستشان دارم، دربارهی دنیا، دربارهی بودن، دربارهی راه، رفیق، زندگی. پر از کلمهام اما یارای گفتنم نیست. پس ای خدای عزیز... لطفا فردا که به ملاقاتت آمدم، از پس خستگیهای طولانی برایم چای بریز و بنشین تا باهم گفتگو کنیم. به ضیافتی دونفره مهمانم کن و لطفا امروز، در آغوشم بگیر تا بسیار اشک بریزم که اشک سریعترین و اصیلترین و حقیقیترین واکنش انسان در شادی، در شوق و در غم است.
- ۰۳/۱۰/۰۷