نامم تحیّر بود.
دوشنبه, ۱ بهمن ۱۴۰۳، ۱۱:۲۵ ب.ظ
چه دنیای عجیبی. یک جوری شگفتزدهت میکنه که پاییز اون کار رو با درختها نمیکنه و برف اونطوری بچهها رو به وجد نمیاره و رعد و برق به هراس نمیندازه. من واقعا گاهی چنان حیرت میکنم که فراموش میکنم هستم. رضوانه یه بار بهم میگفت وجه تمایز من از بقیه تحیرمه یعنی حیثیتام تحیّره. راست میگفت. من واقعا آدم تحیرم؛ در غم، شادی، استیصال، خبر خوب، خبر بد. استادم یه بار میگفت حیرت خوبه، اقتضاء آشنا شدن با دنیاست و استاد دیگرم میگفت من خیلی جالب ذوق میکنم. نمیدونم الان ذوق کردم یا ناراحت شدم. اصلا ذوق مگه فقط برای خوشحالیه؟ من متحیّرم. فقط همین.
- ۰۳/۱۱/۰۱
مولای یا مولای انت الدلیل و انا المتحیر
فهل یرحم الدلیل الا المتحیر
و شاگردم روزی به نقل از عیسی مسیح می گفت
کودکان به ملکوت آسمانها نزدیکترند
چون شگفت زدگی را بلدند.