سال کنکور روی یک برگهی کوچک کلماتی را نوشته بودم که با ذره ذرهی وجودم میتوانستم به حقیقتشان گواهی بدهم و نقش بزرگی در اطمینانبخشی به من داشتند. آن کلمات را اولین بار در لابهلای کتابهای قدیمی مادر روی یک کاغذ تا شده دیدم. که رویش نوشته بود: «از علی پسر ابوطالب به انسان! بدان که هیچکس برای رسیدن به آنچه روزی توست،بر تو سبقت نمیگیرد و هیچ غلبه کنندهای در به چنگ آوردن روزیِ تو، مغلوبت نمیکند و رزقی که برایت مقدر شده بی درنگ به تو خواهد رسید»
هنوز هم هربار وسط روزمرگیها خودم را گم میکنم یا با ناامیدی دست به یقیه میشوم، همین چند جمله خیالم را راحت میکند و راستش خیلی دلم قرص میشود.خصوصا آن جملهٔ آخر که میگوید «رزقی که برایت مقدر شده بیدرنگ به تو خواهد رسید» شدیدا کهکشانیام میکند. برای منی که زندگیام بر پایهی نشانهها و رزقها میچرخد واقعا این کلمات دلگرم کنندهاند حتی اگر در اوج شوریدگی و شیدایی باشم. حتی اگر در اضطرار به نفسنفس زدن افتاده باشم و لاجرعه غم را سرکشیده باشم.
میگویند اگر میخواهی ببینی هرکس چهچیز را دوست دارد؛به آرزوهایش نگاه کن و خب شدت علاقهی من به این کلمه آنجاست که «وسعت رزق» جزء جدا ناپذیر آرزوهای من است و اصلا این کلمه خواستنی،برای من محدود به نان سفره نمیشود. رزق ِمن کلماتی هستند که هرلحظه میشنوم یا میخوانم. رزق من جملات قشنگی هستند که در جریان زندگی با آنها روبه رو میشوم و در من اثر میگذارند. رزق دعاییست که درحق ما میشود و مسیرمان را میسازد. رزق چیزیست که میبینم و تصویرش در ذهن من ثبت میشود. رزق من آبیست که به دست مادرم میدهم. رزق من استادیست که برایم شعر میفرستد و احساس و کلمههایش را به من میگوید. رزق من علمیست که میآموزم. رزق من نور. رزق من باران. رزق من تنهایی. رزق من لبخند. رزق من اشکهای جاری. رزق من آدمهایی هستند که در طریقِ هستی با آنها همراه میشوم،همنفس میشوم. رزق من ارتباطیست که با آدمها برقرار میکنم. رزق من راضیهها،رزق من رضوانهها. رزق من مشتقات کلمهی «رضا». رزق من دوستداشتن است. رزق من رِفق. رزق من همزیستی با محبوب. رزق من ماهیست که شبها با او از دلتنگی دمدمه میکنم. رزق من «آرسو» داشتن است. رزق آهیست که میکشم و به ملجأ میرسد. رزق تمام موقعیتها و موفقیتهاییست که برای دستیابی به آنها تلاش میکنم. رزق احساس خوشایند من به اکنون و امید من به آیندهست. رزق من آرزوست. رزقها نشانهاند و نشانهها رزقاند و خدای من؟یقینا رزاق است و همهی امیدم این است که به آرزوهایم نگاه میکند...
پیوست: آخرین رزق من، قلب جدیدیست که در من میتپد. تولد آن قلب جدید بر من مبارک:)