« ؛ »

در سرزمین نجوا و کلمه

« ؛ »

در سرزمین نجوا و کلمه

سلام خوش آمدید

از من به تو.

جمعه, ۹ ارديبهشت ۱۴۰۱، ۰۷:۵۰ ب.ظ

از غم به آغوش تو، از غربت به وطنت، از سرگردانی به حلقه‌ی وفایت، از آشفتگی به پیچش زلف‌های پریشانت، از خستگی به گوشه‌ی حریمت، از اضطرار به زمزمه‌ی نامت، از اشک به چشمه‌ی لایزال حیاتت، از مچاله شدن قلب‌م به سفیدیِ سینه‌ی گلگونت، از آه‌های کشیده‌ام به سربلندی سرت،  از دنیا به جغرافیای ابدی حضورت، پناه می‌آورم... دریاب‌م.

  • ۰۱/۰۲/۰۹
  • کادح

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">

در جهانی که با گریستن آغاز میشود و با گریستن پایان میابد، پیامبری را شناختم که معجزه‌اش کلمه بود و «امید و لبخند» را برایم تلاوت کرد. از آن پس من به سلسلهٔ امیّد اقتدا کرده‌ام،طلوعِ فجر را دوست دارم و اینجا کلماتم را به امانت میگذارم...

مطالب پربحث‌تر
آخرین نظرات