« ؛ »

در سرزمین نجوا و کلمه

« ؛ »

در سرزمین نجوا و کلمه

سلام خوش آمدید

۸ مطلب با موضوع «احضار کلمات» ثبت شده است

دویدن تا انتهای طلوع دوباره‌ی خورشید، تماشاکردن غروب، دست و پا زدن در دریای امید، تقلا کردن برای بارش دو قطره اشک، تاکسی‌درمی شدن لب‌خند، دست کشیدن از یک رؤیای روح‌بخش، هم‌قسم بودن با هموم، روییدن از میان سنگ، جاری بودن با شوق، راه رفتن در مه، فرارکردن از بی‌وفایی دنیا، عصبانی بودن از یک یا چند اتفاق، آغشته شدن به رنگ شب، دمیدن روح در قاموس مرگ، عبور کردن از خاطرات و سفرکردن به آنجا که حیات و رفق معنای دیگری دارد.

  • کادح

شعف، دریچه،‌ حباب‌های رنگی، نبرد تن‌ها به تن، تیک‌تاکِ ساعت، چیپس پیاز جعفری، سکوت، آنامویا، درخت کاج، سپیده‌دم، بازگشت به وطن، تعلقات دوست‌داشتن، سرگردانی، سفر، انتظار، بی‌قراری، بهارنارنج، بستنی، ویتارا، تبعیدگاه مه‌آلود، رجاء، قلب یخی، تمنا، تمنا، تمنا...

  • کادح

واکنش قلب‌م در اوج شادی و شعف؟ اشکِ آغشته به شوق؛ بغضِ آمیخته به غمِ مقدس.

  • کادح

رفتن، رسیدن، رهایی، بودن، ماندن، دیوانگی، زندگی کردن، دانستن، جاودانگی، خواستن، جستجو کردن، پیوستگی، درد کشیدن، تمنا کردن،خستگی، خندیدن، دل‌آویز شدن، پناهندگی، فهمیدن، دوست‌داشتن، پریشانی، داشتن، نگاه کردن، صبوری، اشک ریختن، شوق داشتن، حیرانی، رفتن؟ ماندن. بودن؟ دل‌تنگی...

  • ۰ نظر
  • ۱۹ خرداد ۰۲ ، ۲۱:۰۵
  • کادح

طلوع، عطش، کدح، وُدّ، انتظار، ال«آه» انقطاع، رشد، اشک، ماء معین، فلق، شط‌ علی، نی‌زار، فتح، حیات، واله، تأخیر، اجابت، تقلا، روشنی، علَم، ردیف آخر اتوبوس، قایق، زندگی چند برابر زمان، قطار، واهمه، دل‌آویز، ماورای حجاب ظلمات روزمرگی‌ها، حصن حصین، گردان تخریب، هم‌صدایی، معراج، لاهوت، چشم‌روشنی، حباب، هفتاد و یک، تسبیح محبوب، تربت، قرار، رجاء، تاسیان...

  • ۰ نظر
  • ۱۹ ارديبهشت ۰۲ ، ۲۱:۰۲
  • کادح

خستگی‌های خیلی شیرین، غم‌های خیلی بزرگ، دردهای خیلی ملیح، امتحانات خیلی سخت، روشنایی خیلی لطیف روزها، دل‌تنگی‌های خیلی عمیق، خواب‌های خیلی طولانی، نگاه‌های خیلی کلمه‌دار، اجابت‌های سریع، رنج‌های واقعا گذرا، قطرات شوق‌انگیز چشم، آدم‌های روشن روزگار، هندوانهٔ سرخ، گزارش خبری، بارقه‌های پراکنده‌ی نور، جان‌های به لب رسیده، تلاش‌ برای رهیدن از ابتلاء، گذر موقت عمر، امیدهای ممتد، انتظار دمیدن صبح، نمیدانم‌های بسیار، رازهای زیبای ناشناخته و نیاز، نیاز، نیاز به همه‌ی خوبی‌ها...

  • ۰ نظر
  • ۱۹ فروردين ۰۲ ، ۲۱:۰۱
  • کادح

روح، پاییز، برف، زندگی، تپیدن، رفتن، أنس، دل‌تنگی، شوق، تمنا، رهایی، اشک، حرمان، تن‌هایی، نور، انتظار، دیوانگی، آرزو، نجوا، پروانگی..

  • ۰ نظر
  • ۱۹ مرداد ۰۱ ، ۲۱:۰۷
  • کادح

حُب، انار، دلتنگی، امید، آه، آشفتگی، یلدا، انتظار، زندگی، اشک، حیآت، آرمیدن، دست، هوا، تنفس، شب، تاریکی، بارقه‌ی نور، اشتیاق، پیک سحری، رضا، حمد، قلب، نرگس، لب‌خند، قهقه‌ی مستانه، طلوع، دیوانگی، دیوانگی، دیوانگی...

  • ۰ نظر
  • ۱۹ فروردين ۰۱ ، ۲۱:۰۶
  • کادح

در جهانی که با گریستن آغاز میشود و با گریستن پایان میابد، پیامبری را شناختم که معجزه‌اش کلمه بود و «امید و لبخند» را برایم تلاوت کرد. از آن پس من به سلسلهٔ امیّد اقتدا کرده‌ام،طلوعِ فجر را دوست دارم و اینجا کلماتم را به امانت میگذارم...

مطالب پربحث‌تر
آخرین نظرات