هَل مِن مَحیص؟
شنبه, ۱۶ مرداد ۱۴۰۰، ۰۱:۱۹ ق.ظ
رسمش این بود که هرگاه امید از قلب، نور از چشمها و رمق از پاهایمان رفت؛تنها نام او را صدا بزنیم و به سویش از همهی هیچها بگریزیم یا اینکه به یک گوشهای پناه ببریم و آنقدر در خیالِ خود با او درنگ کنیم تا ما را به آغوش بکشد و در پناهش آرام بگیریم. رسمش این بود اما نمیدانم انسان را چه میشود که پناه نمیبرد؟ حال آنکه او پناهگاهِ خوشبختیست...
- ۰۰/۰۵/۱۶