آرمیدن در وجود نور.
چهارشنبه, ۲۶ مرداد ۱۴۰۱، ۱۱:۰۴ ب.ظ
کادح؛ جهان از من کلمه میخواهد و من حرفی برای گفتن ندارم. حتی نمیخواهم ندای جهان را بشنوم. مدت هاست دلم میخواهد در کنجِ جزیرهی کوچک تنهاییام زندگی کنم. دلم آرامش مطلق میخواهد در سکوت زمان. میخواهم دمی آرام بگیرم، به تماشای سناریوی خدا بنشینم و بازیگر نقش هایی باشم که برایم تعریف میکند. نهایتش یا اشک است یا قهقهی مستانه. در این میان تو چه کنی؟ بدون هیچ پرسشی برای هزارسال نوری بغلم کن. بگذار حضور تو را با سلول سلول وجودم لمس کنم...
- ۰۱/۰۵/۲۶