« ؛ »

در سرزمین نجوا و کلمه

« ؛ »

در سرزمین نجوا و کلمه

سلام خوش آمدید

آهنگ‌واره‌های من.

شنبه, ۱۷ دی ۱۴۰۱، ۰۸:۵۳ ب.ظ

من مدت‌هاست که به صدای قدم‌هام گوش میدم. با دقت به آهنگ‌شون توجه می‌کنم و خیلی جالبه برام که این مدت بر حسب احوالاتم، ریتم قدم‌هام‌ هم متفاوت میشد. غم‌، آهنگ‌ رفتنم رو محزون میکرد. توی شادی و رضایت، انگار موج با ساقه‌ی پاهام برخورد می‌کرد و خنکای امواج متلاطم خلیج فارس رو می‌تونستم احساس کنم. موقع تحیّر جوری راه می‌رفتم که انگار قراره هیچ ردی از من، از فکرم روی زمین باقی نمونه. به لحظه‌ی سرگشتگی، هرطرف که سر می‌چرخوندم، اثری از قدم‌هام می‌دیدم، انگار روی این کره‌ی خاکی فقط یک نفر زنده است و اون منم. منی که محکومم به رفتن، به قدم‌ زدن، به پیوسته رفتن و نرسیدن. منی که محکومم بار نبود قدم‌های همه‌ی انسان‌های این سیاره رو به دوش بکشم. موقع دلتنگی آروم راه می‌رفتم؛ یه جوری که تیکه‌های بهم متصل قلب‌م متلاشی و شکسته نشن. من آهنگ قدم‌هام رو کشف کردم. حالا دیگه میتونم از روی قدم‌هام، میزان خستگی و خلسه و تحیّرم رو بشناسم. می‌تونم همراهی اجزاء وجودم رو برای دل‌داری (مراقبت از شکستگی‌های قلبم) تشخیص بدم. می‌تونم با غم‌هام یه سمفونی شنیدنی بسازم برای خودم و مدام به این فکر کنم که، «تو باید با غم بزرگت یه سمفونی قشنگ بسازی». همین. فقط خواستم بگم که قدم‌ها نقش مؤثری در صیرورت انسان دارن. فقط خواستم بگم، به آهنگ‌واره‌های محزون و شاد و دلتنگ و متحیر قدم‌هاتون، بیشتر توجه کنید:)

  • ۰۱/۱۰/۱۷
  • کادح

نظرات (۱)

  • زهرا مرادی
  • چقدر خوشحالم که نوشتی... 

    چقدر خوب که این مدت نگاه کردی خودت رو و نوشتیش... 

    یادم باشه به قدم‌هات بیشتر نگاه کنم

    پاسخ:
    زهراء...

    ارسال نظر

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">

    در جهانی که با گریستن آغاز میشود و با گریستن پایان میابد، پیامبری را شناختم که معجزه‌اش کلمه بود و «امید و لبخند» را برایم تلاوت کرد. از آن پس من به سلسلهٔ امیّد اقتدا کرده‌ام،طلوعِ فجر را دوست دارم و اینجا کلماتم را به امانت میگذارم...

    مطالب پربحث‌تر
    آخرین نظرات