...
.......................................................
.......................................................
.......................................................
نمیتوانم از میزان اشتیاقی که در رگهای قلبم جاریست برایت بنویسم. نمیتوانم تحیّر روزهایم را برایت تشریح کنم. نمیتوانم از آغوشهای عمیق و از دستهای درهم تنیده مثل ریشههای یک درخت چنار برنا برایت بگویم. نمیتوانم موج اشکهایم را برایت جاری کنم و صدای قهقههی دوستانم را به گوشهایت برسانم. نمیتوانم بگویم تا چه میزان دلم تنگ است. نمیتوانم آن سهخط اول را برایت کلمه کنم. نمیتوانم برایت اعتراف کنم که شناخت خلیفههای خدا چه احساس شگفتی دارد. نمیتوانم بگویم تماشای نوری که دارم، چقدر روحبخش است. نمیتوانم برایت رج به رج غمهایم را ببافم تا دسترنج مرا به تن کنی. نمیتوانم یک جام از دردی که به ذوق می ناب میکشم را با تو تقسیم کنم. نمیتوانم بگویم خستهام. نمیتوانم به رفتارهای مختلف، نگاههای معنادار، لبخندهای آرام، اشکهای حیران، تو را سوق بدهم. نمیتوانم سینهام را مثل نیل بشکافم تا ببینی سلول سلول آن از شوق ساخته شده. نمیتوانم کادح و نمیدانی، نمیدانی چقدر و با چه کیفیتی کدحِ تورا دوست دارم و رسیدنت را آرزو میکنم. عمیق، ممتد، بیوقفه، پایدار:)
- ۰۱/۰۴/۰۲
در می جست و جوی کادح توی گوگل به این رسیدم :
انسان البته با هر رنج و مشقت (در راه طاعت و عبادت حق بکوش که) عاقبت حضور پروردگار خود میروی.
اینجا کادح انسانه ... و خطاب همه پست هاتون یه انسانه ؟