« ؛ »

در سرزمین نجوا و کلمه

« ؛ »

در سرزمین نجوا و کلمه

سلام خوش آمدید

عجایب مخلوقات.

چهارشنبه, ۱۶ شهریور ۱۴۰۱، ۰۱:۵۳ ق.ظ

واقعا چرا اصواتِ مختلف رو به بهانه‌های مختلف‌ هزار بار می‌شنویم؟ چه فرایندی توی مغز‌مون اتفاق میفته که برای Nامین دفعه، باز هم یه مداحی، یه آهنگ، یه موزیک بیکلام، یه صدا رو پلی می‌کنیم؟ یعنی چه اتفاقی میفته؟ چه ماده‌ای توی فضای مغزِ گردو مانندِ حیرت‌انگیزمون ترشح میشه؟ چجوری گاهی توی موقعیت‌های مختلف می‌تونیم اشعار و ابیاتی رو مدام تکرار کنیم،  خسته نشیم؟ مغز ما از کجا میفهمه که مغمومیم، عاشقیم، مهجوریم، منکسریم، دل‌تنگیم، تنهاییم، غریبیم،سرخوشیم، متحیر و...؟ واقعا چه دلیلی داره که ما با اطمینان می‌تونیم روی دور تکرار واژه‌ها و صداها باشیم، دل‌تنگی رو تشدید کنیم، اشک‌ها رو روان کنیم، خاطرات رو زنده‌تر کنیم و بعد لذت ببریم؟ ها؟ عجیبیم پسر. عجیب!

  • ۰۱/۰۶/۱۶
  • کادح

نظرات (۲)

خود آزاری

یا یاد اوری یه خاطره که واسمون مهمه ... چون ازش فیلم نداریم :)

وگرنه 300 بار فیلمو پلی میکردیم.

پاسخ:
پذیرش خودآزاری (با این صراحت) یه مقدار سخته واسه‌م. آخه گاهی واقعا اون تکرار و شنیدن و زمزمه، واسه‌مون دل‌نشینه. 
- آره آره.. کاش خدا یه آپشن نصب می‌کرد روی این دنیا، که فیلم‌ اتفاقاتی که می‌خوایم رو واسه‌مون ضبط کنه و یه نسخه‌شو بفرسته در خونه. که ببینیم... که یادمون باشه...:)

نبش قبرکردن شاید به نوعی پناه بردنه... مغز فکر میکنه راه هایی که تو گذشته رفتیم و جواب داده برای حال هم امکان پذیره؟

پاسخ:
حس می‌کنم مغز راه سختی رو برای پناه بردن انتخاب می‌کنه... کاش راه‌های جدید به ذهنش برسه.

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">

در جهانی که با گریستن آغاز میشود و با گریستن پایان میابد، پیامبری را شناختم که معجزه‌اش کلمه بود و «امید و لبخند» را برایم تلاوت کرد. از آن پس من به سلسلهٔ امیّد اقتدا کرده‌ام،طلوعِ فجر را دوست دارم و اینجا کلماتم را به امانت میگذارم...

مطالب پربحث‌تر
آخرین نظرات