من فقط خستهام از پرواز کردن توی قفس. خستهام از این دور باطل. خستهام از دویدن روی شن و ماسه های کنار دریا. خستهام از نقش بر آب زدن. فقط یهذره خستهام.
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیانثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
در جهانی که با گریستن آغاز میشود و با گریستن پایان میابد، پیامبری را شناختم که معجزهاش کلمه بود و «امید و لبخند» را برایم تلاوت کرد. از آن پس من به سلسلهٔ امیّد اقتدا کردهام،طلوعِ فجر را دوست دارم و اینجا کلماتم را به امانت میگذارم...