« ؛ »

در سرزمین نجوا و کلمه

« ؛ »

در سرزمین نجوا و کلمه

سلام خوش آمدید

نقطه‌ی تبلور.

دوشنبه, ۱ اسفند ۱۴۰۱، ۰۲:۱۷ ق.ظ

ابتلائات و رنج‌ها تمام طول و عرض زمین رو طی می‌کنند تا به نقطه‌ی تبلور برسند.‌ سختی‌ها از پس دوران و زمان، عبور می‌کنند تا در زمان حیات ما ظهور کنند. کدح و کبد در حساس‌ترین گردنه‌های عمر، در انتظار ما نشسته‌اند تا بر طبق یک برنامه‌ریزی رشد‌یافته، قلب ما را به دست بیاورند و از خوف و رجاء سرشارش کنند. مستأصلم! بابت همه‌ی امتحانات غریبی که مثل یک پیوستار ، به سراغم می‌آیند. متحیّرم بابت هر آنچه که هیچ‌وقت گمانش نمی‌کردم و حالا احساس می‌کنم. این روزها از جانب هر تفکر، هر علم، هر منش، هر نگاه، هر کلمه، هر عبور، هر خواب، هر بیداری، هر آه، هر امید، هر تحیّر، هر انتظار، هر رفْق، هر خستگی دارم امتحان مید‌هم. ۲۱ سالگی‌ام نفس‌گیر است کادح...

  • ۰۱/۱۲/۰۱
  • کادح

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">

در جهانی که با گریستن آغاز میشود و با گریستن پایان میابد، پیامبری را شناختم که معجزه‌اش کلمه بود و «امید و لبخند» را برایم تلاوت کرد. از آن پس من به سلسلهٔ امیّد اقتدا کرده‌ام،طلوعِ فجر را دوست دارم و اینجا کلماتم را به امانت میگذارم...

مطالب پربحث‌تر
آخرین نظرات