« ؛ »

در سرزمین نجوا و کلمه

« ؛ »

در سرزمین نجوا و کلمه

سلام خوش آمدید

تذکره‌ی امید.

پنجشنبه, ۱۲ مرداد ۱۴۰۲، ۰۷:۵۲ ق.ظ

نمی‌دونم چندبار دیگه باید بهم ثابت بشه که خدا به قشنگ‌ترین حالت ممکن می‌چینه. نمیدونم چقدر دیگه باید به این نقطه‌ی انفصال برسم تا باورم بشه همه‌ی اتصال‌ها دست خداست. نمیدونم دیگه چیکار باید بکنم که یادم نره، خدا می‌تونه، بخواد میتونه، نشدنی باشه، می‌تونه، واقعا می‌تونه. اگه قدرت دستهای خدا، رحمت شگفت‌انگیزش، چینش هنرمندانه‌ش رو فراموش نکنم، صد درصد خوشحال‌ترم و دیگه اینقدر فکر و خیال نمی‌کنم.

  • ۰۲/۰۵/۱۲
  • کادح

نظرات (۱)

گاهی اتفاقی میوفته که ما از کم طاقتی فکر میکنیم خدا حواسش بهمون نیست.. درک رفتار خدا صبر میخواد.. 

پاسخ:
همینطوره، ولی ربنا ولاتحملنا مالا طاقة لنا به.

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">

در جهانی که با گریستن آغاز میشود و با گریستن پایان میابد، پیامبری را شناختم که معجزه‌اش کلمه بود و «امید و لبخند» را برایم تلاوت کرد. از آن پس من به سلسلهٔ امیّد اقتدا کرده‌ام،طلوعِ فجر را دوست دارم و اینجا کلماتم را به امانت میگذارم...

مطالب پربحث‌تر
آخرین نظرات